بی من چگونه رفت؟ مگر دوستم نداشت؟ 

آخر چه خواستم که دگر دوستم نداشت؟

آن اشک‌های شوق در آغازِ هر سلام 

آن خنده‌ها چه بود؟ اگر دوستم نداشت

آه ای دل صبورِ کماکان در انتظار! 

آه ای نگاه مانده به در! دوستم نداشت

کار رقیب بود که نامهربان من 

از روز دیدنش به نظر دوستم نداشت

من تا سحر به گریه و او تا سحر به خواب 

دردا که قدر خواب سحر دوستم نداشت. .

‌سجاد_سامانی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خدمات شبکه فروشگاه وبلاگ دانلود سرا. حوالیٖ من طبیب خراسان همه چي دوني انجمن های علمی پژوهشی دانش آموزی Emily فروش فلزیاب به درد نخور پیمکس printing fabric - baiketextile.com Dhoal